اه ای اشک های سرگردان من..!
اه ای ناله های پنهانی..!
اه ای سکوت در هم شکسته...!
اه ای اتاق تاریک پر از راز من..!
رفتنش را تماشا کردید........
دیدید که چگونه همه چیز را یکباره به بازی گرفت...
دیدید چگونه رفت..
او که ادعا می کرد بدون من می میرد..
عجب بازیگری بود ..
چه زیبا نقشش را بازی کرد نقش یک عاشق واقعی...
مرا به بازی گرفت و رفت...
برو دیگر نمی خواهم برگردی تو را آن موقع می خواستم که
هق هق گریه هایم دیوار سخت سکوت اتاقم را در هم می شکست
تو تماشگر اشک هایم بودی و رفتی دگر دلم رضایتت به برگشتنت نمیدهد..
نظرات شما عزیزان:
تـــرجیح مے دهم به جاے شاخه اے گـــل،بــوته اے خار باشم!
کـه دست هر کودک نابالغے !نتواند پایان بخش زندگے ام شود!
وبتون عالیه
شادابی بودند
مانند ماکه روزگاری میخندیدیم
قبل ازاینکه♥عشق♥
روشنمان کند
(منتظرم)
بعضی وقتا باید یقه احساساتتو بگیری بزنی تو گوشش
با تمام قدرت سرش داد بزنی بگی:
“ساکت شو,دیگه بسه تا الان هر چی کشیدم بخاطر تو بود”
یه وبلاگ جدید برای اولین بار تو لوکس بلاگ زدم
واقعا خوشحال میشم بهش سر بزنین...
آدرسشم : salipatogh.loxchat.com